اشکها و سیگارها

My pain is my sanctuary

اشکها و سیگارها

My pain is my sanctuary

 

تمام روز را زل زده ام 

به قابی که در آن مردی بروی هواپیمای رنگارنگش 

بر بالای دشتی رنگارنگ 

و در یک غروب رنگارنگ 

پرواز می کند. 

یک عمر هم اگر زل بزنم 

و آرزو کنم 

هیچگاه حتی برای یک ثانیه آنقدر آزاد نخواهم بود.  

-------------------------------------------------------- 

پ.ن: دوباره دلم برای باغچه می سوزد..

نظرات 3 + ارسال نظر
دختردوزخی شنبه 5 دی‌ماه سال 1388 ساعت 07:36 ب.ظ http://zehne-man.blogsky.com/

یه نخ سیگاربده

اعصاب ندارمممممممممممممم

حجت الله یکشنبه 6 دی‌ماه سال 1388 ساعت 01:10 ق.ظ http://life-stinks.blogsky.com

سلام دوست عزیز خوبی نوشته هات جالب بود خوشحال میشم سری بهم بزنی

یه سوال داشتم اگه خواستین جوابمو بده نخواستی که...

چرا دختر سیگاری این همه اسم

zaq دوشنبه 7 دی‌ماه سال 1388 ساعت 10:17 ب.ظ http://zaq.blogsky.com

برو استخر و نفست رو نیگه دار و توی آب به صورت معلق بمون. به صدا هایی که میشنوی گوش کن، احساس جالبی پیدا میکنی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد