نرسیده بودم
که
رفته بودی.
کاش کمی بیشتر می ماندی
برای دلی
که
از ساعت ۶ صبح
تا ۹ شب
می تپید برای لحظه ایی که می خواست با تو صحبت کند.
پسرهای نیویورکی
دست نیافتنی
و کم یابند!
--------------------------------------------------------------
پ.ن: اعصابم خوووووورده!!! کاش یکمی زودتر اومده بودم!اه!
پ.ن: جا مانده ام.
خب از آنجایی که آب ما با پسر های نیویورکی در یک جوب نمیرود و ما هم اهل زیر آب زنی نیستم فقط میگویم دست از سر این اجانب بر دار و بیا سراغ پسر های دست یافتنی!
خوب در مورد پسر نیویورکی که چیزی نمیخوام بگم اما اینکه به یکی فکر کنی بعد اون اونجا بوده باشه بعد وقتی برسی رفته باشهمیدونم خیلی زور داره و ناراحت کنندست.تجربش کردم چندین بار.
ای بابا! امیدوارم دفعهی دیگه جا نمونی...
---
در مورد ویوالدی، باید بگم من زمستون رو شنیدم؛ یک گروه پاورمتال کاور کرده، خیلی خوب بود.
پسرای نیویورکی شبیه شیربرنج اند!
آها، در ضمن چسناله ام بسه دیگه.. یه کم چیزای خوب خوب بنویس.
هرجور دلم بخواد می نویسم. مشکل داری نخون.
در ضمن یه تار این پسر نیویورکی رو به صد تا ایرانیش نمیدم! شیر برنج گفتنتم می ذارم به حساب پسر بودنت!