(۱)
بعد از آنهمه بالا پایین پریدن های سر کلاس
برای فهماندن کلمه ی
hurry up
و دیگر کلمات از همین نوع ,
با چشمهایی که توی کاسه ی چشمانم زق زق می کردند
خانه آمدم.
و چقدر حال داد دراز کردن پاهایم
مزه مزه کردن آب آلبالوی ترش سرد
و گوش کردن به آهنگ همیشه عزیزم :
nothing else matters...
-----------------------------------------------------------------
(2)
مردک داشت می گفت می خوام سگه رو با سیانور بکشم.
پرسیدند چرا؟خب بدش به کسی اگه نمی خوایش.
گفت نه نجسه! همه ی علما می گن کشتنش عیب نداره.
تو دلم گفتم
اگه جای تو بودم سیانور تو غذای خودم می ریختم
تا هم 4 تا زنی و 4 تا بچه ایی که بد بخت کردم از دستم راحت شن
هم همه ی زنهای احتمالی آینده
و بچه های احتمالی آینده از توی سر نوشت محو شن.
قانون صیغه...مال شماس.
کاش همه سگ بودیم.
-----------------------------------------------------------------
(3)
هر چه گوشَت می دهم سیر نمی شوم.
از کجا این حنجره را دزدیدی
که فقط برای من نت هایش می نوازد
پسرک نیویورکی...
میدانی
نیویورک تبار و اسمش هیچ بود
اگر تو در آن در نبودی.
--------------------------------------------------------------
(4)
تنم می لرزد
از فاجعه ایی دگر...
وقتی یکی می گوید:
فلانی حامله است!!
________________________________________________________
پ.ن: خلاء!!!
پ.ن: خدا را شکر که خسته می شوم!
پ.ن: کدام کافه می گذارد سیگار بکشیم؟
هر چهارتا + پی-نوشت هارو دوست دارم
salam
kheili kheili az weblogetoun khosham omad
az madoud weblogayi boodin ke hamash eshgho asheghi harf nazadin va harfaye cool zadin:D
man shomaro toye peyvand ham mizaram chon dust daram weblogetouno donbal konam
mamnoon
albate in ke weblogaye love hast ham baad nista vali dge shooresho dar avordan:D
کاش همه سگ بودیم
و تن به اسارتِ آدم ها نمی دادیم البته !
ولی چه کنیم که انسانیم و رهایی نا ممکن
بخش سوم عالی بود!
نوشته هات سبک نویی دارند ... خوشحالم از بازگشتت
سلام
کلا از آدم هایی که تو فاز سیگارن خوشم میاد
مخصوصا اگه خانوم باشه
حامله بودن آره یه بدبختی سه طرفه هست
خوشحال میشم بهم سر بزنید
میبینم که جدیداً نوشته هاتو شماره بندی می کنی ناقلا!
به وبلاگ من هم یه سر بزن.نظر یادت نره ها!!!!!!!!!
با یک شناسنامه چهار بار رای دادن ... با یک شناسنامه چهار زن گرفتن آزاد بود
پدر که صیغه میکرد سنت دین بودش...دختر که پرده نداشت دادو بیداد بود...
به یاد turn the page متالیکا
خوشم اومد.